سوگند به آنچه عشق ست
به حريم تقدس و باران
به بي گناهي مريم
و مژگان بخون نشسته ي لاله
من از تبار بارانم فرزند بهار
چشمهاي مرا
كه با خشم و غرور و كينه
آذين كرد ؟
تنها غروب شبهاي بي كسي
برايم مانده است ...
نشانه كن بهار را
ترا به چشم باران
سوگند....
توهم
Tavahomstar.parsiblog.com
Faryadhay-Khamoosh.Blogfa.Com